شهید موسوی دامغانی

آثار شهید سید ابوالقاسم داودالموسوی - موسوی دامغانی

شهید موسوی دامغانی

آثار شهید سید ابوالقاسم داودالموسوی - موسوی دامغانی

شهید موسوی دامغانی

این وبگاه سعی دارد کلیه آثار شهید سیدابوالقاسم داودالموسوی معروف به موسوی دامغانی را حفظ و نشر نماید.
انتشار آثار فرهنگی - مذهبی و زنده نگاه داشتن یاد و خاطره کلیه شهدا و بزرگان دین که جهت روشن نگهداشتن چراغ فروزان اسلام عزیز شیعی زحمات زیادی را متحمل شده‌اند، جزء رئوس وظایف این وبگاه است.

وصیتنامه شهید

يكشنبه, ۳۱ فروردين ۱۳۹۳، ۱۱:۴۴ ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم



«الذین آمنوا و هاجروا و جاهدوا فی سبیل الله بأموالهم و انفسهم أعظم درجة عندالله و اولئک هم الفائزون»

 (سوره توبه آیه 20)

خداوند متعال توفیق نصیب فرمود به همراه جمعی از روحانیون معظم و نمایندگان محترم روانه جبهه،‌ کعبه دل‌های عاشقان خدا و ایثار و شهادت بشویم. با برادر عزیز آقای سید حسن شاهچراغی لازم دیدیم وصایای خودم را بدین وسیله بنویسم. امید است که اگر خداوند لایق دیده و شایسته ورود به بارگاه ربوبی یافت و به محفل عباد صالح و شهدا و صدیقین اجازه ورود فرمود این وصیت به عنوان آخرین کلماتی که از زبان دل بر می‌خیزد، برای فرزندانم و همسرم و والدین گرامم و اخوان ارجمند و همشیره مهربانم و بستگان محترم و دوستان عزیز و همشهریان و همکاران و موکلین محترم و مردم شهید پرور و رشید کشور و همه خدمتگزاران فداکار به یادگار بماند.

با اعتقاد به یگانگی خدای لا یزال و قادر و متعال، علیم و حکیم و مدبر امور و فعّال ما یشاء،‌ انبیاء عظام الهی بالأخص خاتم انبیاء پیامبر بزرگ اسلام (صل الله علیه و آله) و امامت دوازده امام معصوم (علیهم السلام) و ولایت فقیه و اعتقاد به حقّانیت مرگ و سؤال در قبر و حساب و کتاب و میزان و صراط و بهشت و جهنم و امید به رحمت و غفران الهی، وصیت خود را آغاز می‌کنم:

پدر بزرگوارم! شما زحمت کشیدید و هنوز هم تحمل فراوان می‌کنید، من از محبت و زحمات شما، نتوانستم حق شناسی کنم و حق شما را نتوانستم رعایت نمایم و همچنین حقوق مادر سخت مهربانم،‌ اولاً حلالم کنید و ثانیاً اگر خدا مرا لایق شهادت دید،‌ در عزایم جداً صبر کنید که خدا با صابرین است و صابران را دوست دارد و اجر صابرین بی‌حساب است. به مردم محبت کنید و از لطف و محبت آنان قدردانی نمائید و به همسرم که رنج فراوان برد و پا به پای من و همراه من، همة زحمات زندگی دشوار مرا تحمل کرد و خدا می‌داند که من از او راضی هستم، امید است او هم از من راضی باشد. به او محبت کنید و احترام نمایید و به مادرم تأکید می‌کنم که در عزایم، همچون زینب (سلام الله علیها) شیر زن کربلا صبر کند و بی‌‌تابی نکند و خودش را اذیت نکند و آبروی مرا با صبر،‌ حفظ کند و همسرم را همچون همیشه مورد محبت و لطف خود قرار دهد.

بابا! با صبرت، دل اولیاء اسلام را شاد نما و مایة عزت مؤمنین و سرافرازی اسلام را فراهم نمایید و از فرزندانم که نه، بلکه از فرزندانت مهربانانه مراقبت نما، تا در آن راهی که خدا می‌خواهد و انبیاء به آن دعوت می‌کنند و سعادت دنیا و آخرت هست و انسان فقط به پیمودن آن ـ که عبادت (اطاعت) خدای (رب العالمین) هست ـ بپیمایند.

برادران بزرگوارم آقای سید جعفر و اخوی سید ابوالفضل! امید است در پرورش فرزندانم همچون فرزندان خودتان مراقبت داشته باشید و در عمل به اسلام، سخت مراقب و مستقیم باشید و بکوشید تا که فرزندان ما (پسر و دختر) اسلام را بشناسند و پاسدار اسلام باشند و الگوی عینی و عملی همة ارزش‌های اسلامی باشند و در این راه به پیامبر بزرگ اسلام و ائمه هدی (علیهم السلام) قدم به قدم تأسی نمایید. امید است پدر قبول زحمت کنند و به عنوان وصی، به وصایا عمل نمایند. اخوی سید ابوالفضل را به عنوان ناظر برکار و حرکت و امور فرزندانم تعیین می‌کنم . اخوی، سید جعفر که نزدیک‌تر است، بچه‌ها را مورد محبت و تفقد قرار دهد. تأکید می‌کنم که به مردم، آن‌هایی که از دور و نزدیک برای رضای خدا و تعظیم شعائر در مراسم شرکت می‌کنند، احترام بگذارید و از آنان قدردانی نمایید. از هیچ‌کس گله نکنید و یا احدی را دشمن من ندانید و به این بهانه با کسی عدوان نکنید. بدانید من از همة کسانی که به شخص خودم اهانت کردند و یا در هر جا غیبت مرا نمودند، گذشتم. امید است خدا هم بگذرد. اما کسانی که تهمت زدند، از آن‌ها نمی‌گذرم. البته اگر توبه کنند و به دیگران تهمت نزنند، امید است خدا بگذرد.

خواهر مهربانم! از تو انتظارم این است که در عزایم قهرمانی نشان بدهی و مثل عمه‌ات حضرت زینب (سلام الله علیها) مقاومت بخرج بدهی. میهمانان را با روی باز و با لبخند پذیرایی کنی و همه را دلداری بدهی و افتخار کنی که برادرت به شهدای راه خدا ملحق شده. امید است در قیامت با هم در جوار مادرمان و آباء و اجداد طاهرینمان زندگی کنیم.

همسرمهربان! من برای تو رنج فراوان و زحمت زیادی در زندگی‌مان فراهم کردم. جداً طاقت فرسا بود. قبل از انقلاب و بعد از انقلاب چه آن روز که در خانه پدر و مستأجری زندگی می‌کردیم و چه آن روز که زندگی دسته جمعی داشتیم و چه آن شب‌ها و روزها که در دلهره و اضطراب در راه مبارزه با رژیم منحوس پهلوی به سر می‌بردیم و چه پس از انقلاب، که در یک کلمه، همه زندگی تو زحمت و رنج و مهاجرت بود. امید است همه زحمت‌هایی که نمی‌بایست بکشی، کشیدی و به پای من رنج و مفارقت و هجرت را که تحمل نمودی، بر من حلال نما! امید است در بهشت رضوان، خدا به تو اجر بدهد و فاطمه زهرا (سلام الله علیها) از تو شفاعت کند. من بگویم که تو هیچ وقت مانع کار من نبودی و به هر مقدار می‌توانستی در کنار من پا به پای من با محبت و دلسوزی آمدی، خدایت اجرت بدهد. به هر حال حلالم کن و در عزایم صبر کن و مایه ‌تسلیت برای همه خصوصاً مادر و فرزندانم باشی، بکوش بر اعصابت تسلط داشته باشی و با بچه‌ها با زبان خوش و لبخند بر خورد کنی و در تربیت بچه‌ها از بابا و اخوانم کمک بگیر و سعی کنید محل زندگی شما قم باشد. (پسرها طلبه شوند و دخترها هم درس طلبگی بخوانند و تا آنجا که مقدور است با طلبه ازدواج کنند.)

فرزندان عزیزم!‌ نور چشمانم! من بابای خوبی برای شما نبودم، چون نتوانستم آنچنان که می‌خواستم در تربیت و پرورش شما تلاش کنم. امید است خودتان با تمسک به قرآن کریم و تأسی به اهل بیت (علیهم السلام) و تبعیت از اسلام و تعلیمات آن ـ که اسلام، دین انسان سازی و مکتب رشد و تعالی روحی و تکامل معنوی است و قادر است انسان‌هایی همچون پیامبر اکرم (صل الله علیه و آله) و امیر المومنین (سلام الله علیه) و فاطمة زهرا (سلام الله علیها) و خدیجة زهرا (علیها السلام) و ائمه هدی (علیهم السلام) و امام امت رهبر کبیر و بزرگانی همچون شهدای محراب و شهید مظلوم بهشتی عزیز و شهید بزرگوار مطهری و دیگر بزرگان، پرورش دهد. ـ امید است شما بتوانید قصور مرا جبران کنید و با الهام گرفتن از آیات کتاب خدا و رهنمودهای اولیاء خدا و مراقبت از خویش و دوری از هوای نفس و تهذیب اخلاق و تزکیة نفس، محبوب خدا و رهرو راه انبیاء و ائمه طاهرین بشوید. مایة عزت اسلام و فخر امام زمان و روشنی چشم ما باشید.

فرزندان عزیزم! راهش، اول آشنا شدن با اسلام، معرفت به خدا و اسلام، پیدا کردن باور و اعتقاد راسخ به معتقدات اسلام، توحید یعنی فقط خدا را پرستش کردن و فقط خدا را شایسته عبادت و اطاعت دانستن و همه چیز و همه کس را از زاویه دید او دانستن و به او اتکا کردن و همة امید را به او بستن و همه چیز را از او خواستن و خود را در هر حال و هر جا زاویه در محضر او دیدن و فقط از عدل او ترسیدن. در پایان هر چه هست اوست و از او است و بازگشت همه چیز به اوست. به خدا فکر کنید و برای کسب رضای خدا عمل کنید، اوامر الهی را به کار ببندید و محرمات الهی که از حکمت خدای سبحان سرچشمه می‌گیرد و پاکی و طهارت انسان‌ها را تأمین می‌کند، مراعات نمایید. بکوشید مستحبات را مراعات کنید و مکروهات را ترک نمائید. حلال خدا، حلال و حرام خدا برای شما حرام باشد، حریم و حدود الهی را نشکنید. بدانید که اگر این چنین کردید، خودتان را رشد دادید و به سیادت و سعادت دنیا و آخرت رساندید و محبوب خدا و بندگانش قرار می‌گیرید و الّا سقوط می‌کنید و در دنیا از ارزش و عزت و لیاقت و صلاحیت و محبوبیت خالق و خلق می‌افتید و در آخرت هم گرفتار عقوبت الهی خواهید شد و از رحمت واسعه خدا محروم و توفیق زندگی در جوار صالحین و شهدا و صدیقین را پیدا نخواهید کرد. بکوشید، خودتان را مراقبت کنید. تقوای الهی را در هر حال و در هر شأن مراعات کنید. از خدا بترسید و خدا را حاضر و ناظر بر تمام اعمال و افکار و همه چیز خود بدانید و پیامبر عظیم الشأن اسلام حضرت محمد بن عبدالله (صل الله علیه و آله) ـ که خداوند کریم اسوه و الگوی عملی ما قرار داده و فرمود: « و لکم فی رسول الله أسوةُ حسنة » ـ را الگو قرار بدهید. اولاً بکوشید تاریخ زندگی و سیره و روش آن حضرت را ـ که او مستقیماً از وحی و از خدای رب العالمین گرفته شده ـ مطالعه کنید و خوب بشناسید و هم چنین اهل بیت آن حضرت را که شما سزاوارترین و بر شما فرض حتمی است که این چنین باشید.

چون شما فرزند پیامبر و فرزند فاطمه زهرا و امیرالمؤمنین (علیهم السلام) هستید، پس شما باید فخر کنید که از نسل چنین خاندان عظیم و برگ هستید که جدتان خاتم الانبیاء اشرف الناس و رسل، و مادرتان فاطمة زهرا صدیقة طاهره و اجداد طاهرین و آباء کرامتان ائمه هدی امیرالمؤمنین و سید الشهداء امام سجاد (علیه السلام) و باقر العلوم (علیه السلام) و امام جعفر صادق (علیه السلام) و امام موسی کاظم (علیه السلام) و عم بزرگوار شما امام رضا (علیه السلام) است. پس مسئولیت شما در شناختن این بزرگان و تأسی به آنان سنگین است و رسالت شما در حفظ آثار آن بزرگان و بر دوش کشیدن پرچم مکتب و پیمودن راهشان حساس سنگین است. بدانید که خداوند خون آن بزرگان را در رگ‌های شما جاری کرده و روحیات و صفات ذاتی آنان را به وراثت به شما منتقل کرده و این عنایات خدا به شماست و زمینة بسیار خوبی برای رشد شماست. قدر شناس باشید و بهره بگیرید و خودتان را با تعلیمات آنان و تأسی به آنان بالا بکشید و به آنان نزدیک کنید. بکوشید مایه عزت و آبرو برای پیامبر و ائمه هدی (علیهم السلام) باشید و اسباب سرشکستگی برای آنان فراهم نکنید و روز قیامت از فیض زیارت و زندگی در جوارشان محروم نشوید.

محمدباقر، بابا! تو زندگی مرا دیدی، دیدی که من حتی یک روز آرام نبودم. دیدی که همه‌اش در تلاش و کار و خدمت بودم، اما من بجائی نرسیدم و کاری نکردم و جداً نتوانستم شهد شیرین معرفت خدا و اسلام را بچشم و همه امیدم تویی، بابا تو حاصل رنج‌های من هستی. من خودم را در تو می‌بینم و فکر می‌کنم در تو به کمال می‌رسم و تحصیل تو و کسب علم و عرفان و فهم تو، سطح و برداشت‌های بالای تو از اسلام و قرآن مرا راحت می‌کند و روحم را آرام.

بابا! من نام تو را محمدباقر گذاشتم به امید اینکه آنچه پیامبر اکرم (صل الله علیه و آله) آورد و امام باقر العلوم (علیه السلام) داشت ـ که شکافنده همة علوم بود ـ فرابگیری و خودت را باور نمایی، به این امید،‌ نامت را محمدباقر گذاشتم و شب‌های ماه مبارک رمضان خصوصاً عید فطر، شب تولدت هزار رکعت نماز، اقامه کردم و همیشه برایت دعا کردم و آرزوی گرم و داغ من این است که مرحوم شهید بهشتی و شهید آیة الله صدر و شهید مطهری را در وجود شما و بالاتر امام عزیز و بالاتر امام باقر (علیه السلام) را در شما زنده ببینم، البته بگویم: من خودم را خیلی کوچک‌تر از این می‌بینم که بلند پروازی‌هایی را بکنم، ولی از فضل و لطف خدا ساخته و با سعی و تلاش توفیقات الهی شامل می‌گردد.

بابا! «لیس للانسان الا ما سعی»

بابا! اگر زمین از آن علم است آن هم علم دین، علم دین، که علم دین علم انبیاء و علم ائمه است. علم دین، ‌علم توحید، علم معاد و علم حکومت و سیاست و همه دانش‌هاست. خدا ارزشی به علم و ایمان داده است و بدان که «مداد العلماء أفضل من دماء الشهداء» پس هر کاری، هیچ حادثه‌ای تو را از فرا گرفتن علم و عمل به آن و مجاهدت در راه آن باز ندارد. امید است تو با حرکت عمیق روحی و معنوی و سیر و سلوک، راه الهی‌ات (بسوی خدایت) و ایمان و عمل و مجاهدت در راه خدایت، بابای شرمنده‌ات را پیش خدا و رسول و اولیاء اسلام سرفراز گردانی.

بابا! نمازت را با تعقیباتش، نماز شبت را با همه جزئیاتش مراقبت کن و نماز را به دعا و نیایش با خدا و عبادت و خلوت با خدا اهتمام جدی بورز. در حوزه سعی کن اساتید با معنویت و خدمت گزار به اسلام پیدا کنی و با آن‌ها انس و الفتی داشته باشی، غیر از درس نیز به منزل آن‌ها بروی و از معرفت و ادب و کمال آن‌ها بهره بگیری، از باب مثال آیت الله جوادی آملی و آیت الله مشکینی و امثال این‌ها. بکوش دوستان خیلی پاک‌تر و خالص‌تر و جدی‌تر و با تقوای بیشتر از خودت را پیدا کنی که اهل عبادت و مجاهدت در راه خدا هستند و اهل بذله گویی و بیهوده‌کاری نباشند و عمرشان را تلف نکنند. آن‌ها را در حوزه مرحله به مرحله بشناسی و با آن‌ها هم حجره و هم مباحثه شوی، از دوستان بی‌تقوا و بی‌پروا پرهیز کن.

بابا! به مادرت و به بچه‌ها احترام بگذار و محبت کن و به امور و مسائل آنان توجه کن. به اخلاق خودت برس و سعی کن به تأسی با اخلاق پیامبر اسلام (صل الله علیه و آله) و ائمه هدی (علیهم السلام) دارای اخلاق کریمه و سجایای حمیده بشوی. مراقب مصطفی باشید.

مصطفی بحمدالله زمینه دارد و دارای استعداد خوبی است. امید است آنچه را که برای شما گفتم، او هم به گوش جان بشنود که برای او هم گفتم. نام او را که مصطفی نهادم به معنی برگزیده شده، همچنان که جدش برگزیدة الهی بود. امید است او هم از برگزیدگان الهی بشود.

دخترهای مهربانم در عزایم بی تابی ...


ندای پرواز به عرش الهی، مجال به پایان رسانیدن وصیتنامه را از شهید گرفت و ایشان به دیدار یار شتافت.


نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی